اعجاز قرآن/ هدايتى و معارفى:
اثبات وحيانىبودن قرآن از راه مضامين هدايتى و معرفتى آن
يكى از ابعاد اعجاز قرآن، اعجاز در معارف و علوم است كه از مباحث مهم و برجسته اعجاز قرآن به شمار مىآيد. البته اين بُعد از اعجاز قرآن، برخى ديگر از وجوه اعجاز را كه ناظر به ابعاد معرفتى قرآن است; مانند اعجاز تشريعى، اخبار به امور غيبى، اعجاز در عدم تناقض و اختلاف، در برمىگيرد و نسبت به آنها عام است.
موضوع تحدّى* باتوجه به آيات آن (اسراء/17،88; هود/11،13; يونس/10،38; بقره/2،23; طور/52،34) آوردن مثل قرآن است; قرآن كريم، به تعبير خود از سنخ كلام و گونهاى از سخن است (توبه/9،6; فتح/48،15)[1] و هر سخنى دو بخش دارد: بخش نخست، شكل ظاهرى كلام است كه در قالب الفاظ و واژگان پديدار مىشود و بخش ديگر، معانى و مدلولهايى است كه در دل واژگان و عبارات كلام، نهفته است. در حقيقت، هدف از بيان يك سخن نيز رساندن معانى و مفاهيم مورد نظر از طريق واژگان و عبارات است. بايسته است بررسى شود كه از نظر قرآن كريم، كدام يك از دو جنبه لفظ و معناى قرآن، داراى اهميت بيشترى بوده و چه چيز شايستگى دارد مهمترين وجه اعجاز قرآن به شمار آيد.
بىگمان، مطمئنترين راه براى شناخت اهداف قرآن، رجوع به متن آن و تأمل در وصفها و تعبيرهاى اين كتاب آسمانى درباره خود است. از جمله تعابير «هُدًى لِلنّاس» (بقره/2،185)، «هُدًى لِلمُتَّقين» (بقره/2،2)، «تِبيـنـًا لِكُلِّ شَىء» (نحل/16،89)، «فَصَّلنـهُ عَلى عِلم» (اعراف/7،52)، «حكيم» (يس/36،2) «حكمة» (قمر/54،5)، «برهان» (نساء/4،174)، «بصائر» (انعام/6،104; اعراف/7،203)، «فرقان» (بقره/2،185)، «ذكر» (آلعمران/3،58; حجر/15،9)، «شفاء» ، «رحمة» (اسراء/17،82) و «نور» (مائده/5،15) قابل ذكر است.
بيشتر اوصاف قرآن، بيان كننده ويژگيها و جنبههاى مربوط به محتوا، مدلول و معناى آن است; نه وصف واژگان و عبارات و جنبههاى ادبى و زبانى آيات. در اين ميان چند وصف انگشت شمار، مانند قرآن و كلام، ممكن است ناظر بر جنبههاى لفظى قرآن دانسته شود; اما بايد توجه داشت كه اين گونه وصفها به هر دو جنبه لفظ و معنا عنايت دارد.